بیوگرافی دکتر علیرضا نبی

علیرضا نبی متولد ۹ شهریور ۱۳۴۷ در مشهد، کارآفرین، خیر و سخنران است

فارغ التحصیل فوق لیسانس و دکترای اقتصاد با گرایش منابع انسانی می باشد که از فقر به کارخانه داری رسید و در زندگی سوپر لاکچری سابق خود سابقه دو خودکشی ناموفق را هم دارد

ایشان حالا از مشاوران مجمع تشخیص مصلحت نیز است و در کنار تدریس، کارشناس صدا و سیما می باشد و شرط استخدام در کارخانه های او داشتن سوء پیشینه می باشد

خانواده و اصالت

علیرضا نبی (Alirez Nabi) در یک خانواد پرجمعیت ۸ نفره در اطراف مشهد متولد شد، پدرش ایوب و مادرش فاطمه نام داشت

پدرش در ایام عزاداری امام حسین (ع) با دوچرخه ادوات سوگواری مثل زنجیر و پرچم می فروخت، اما خانواده به شدت در فقر و فلاکت عجیبی به سر می بردند

خوردن علف بجای شام

مادرم وقت هایی که بعد از دو سه روز دیگر امیدی برای مهیا کردن شام نداشت، ما را می برد دور میدانی بنام عدل پهلوی و می گفت بعضی از علف های دور این میدان خوردنی هستند

در واقع مادرم بچه هایش را می برد چرا، برای اینکه شب از زور گرسنگی توی آن اتاق ۱۲ متری بیتابی نکنند، منظورم اینست من فقر را با پوست و استخوان درک کردم

بیوگرافی علیرضا نبی با عکس

روزنامه فروشی در ۸ سالگی

سال ۱۳۵۵ وقتی ۸ سالم بود خیری به ما ۱۰ تومان داده بود، این پول آنقدری بود که با آن مادرم ۱۰ تا روزنامه می خرید تا وقتی من از مدرسه می آمدم برویم دونه ای ۱۵ ریال بفروشیم

خاطرم هست روزنامه ها از من بزرگتر بود، گاهی روزنامه ها به فروش نمی رفت و با مادرم دونفری تا خانه گریه می کردیم، من طعم ورشکستگی را بارها و بارها تجربه کردم

آن روزها وقتی سرمایه ۱۰ تومانی از دست می رفت، باید می رفتم واکس می زدم تا یک ماه، تا سودش بشود ۱۰ تومان، بلکه دوباره ۱۰ تا روزنامه بخریم

بلیط فروشی

زیباتری کاری که به آن افتخار می کنم فروختن بلیت فیلم هندی «شعله» توی بازار سیاه بود، شب می رفتم با پتو جلوی سینما آریا می خوابیدم تا صبح بلیط را پنج تومن بخرم و ۱۰ تومان بفروشم

وقتی بخشش را یاد گرفتم

سال ۱۳۵۷ وقتی ۱۰ سال داشتم یک روز عصر که روزنامه ها رو فروخته و خوشحال از اینکه برای امشب شام داریم در راه بازگشت مادرم تمام پول هایمان را داد به آن خانم کولی که کنار خیابان نشسته و بچه اش را شیر می داد و بچه های دیگرش کنارش توی برف بودند

من مات و مبهوت ماندم که وای هم سودمان رفت و هم سرمایه مان، بعدها متوجه شدم که این یعنی بخشش، بخشش یعنی صد در صد آنچه را که داری بتوانی ببخشی، بتوانی از آن بگذری

پدر و برادران معتاد

تو این سال ها پدر بود ولی نقشی در  داستان زندگیمان نداشت. پدری نبود که دردی را از ما دوا کند و تازه دردی هم اضافه می‌ کرد

دو تا از برادرها هم معتاد شده و از دست رفته بودند ولی مادر شاید بتوانم بگویم که فقط مرا به دندان کشید و گفت اگر نتوانستم هشت تای‌ شان را نجات بدهم، این یکی را نجات می‌ دهم و فکر می‌ کنم تمام انرژی‌ اش را روی تربیت من گذاشت و مرا مثل خودش تربیت کرد

کارگاه چوب در ۱۷ سالگی

در ۱۷ سالگی اولین کارگاه چاپ روی پارچه را زد اما می گوید این دوران هیچ‌ وقت وضع مالی‌ ام خوب نبود، همیشه هشتم گروی نهم بود

فقط نکته‌ ای که این وسط وجود دارد این بود که من خیلی سخت کار می‌ کردم؛ خیلی سخت!

وقتی کارمان رونق گرفت

کم کم کارمان در کارگاه چاپ پارچه رونق گرفت و به بچه هایی که وارد این کار می شدند کار یاد می دادیم

الان توی این شغل در مشهد ۴۰ کارگاه چاپ پارچه داریم که از اولی تا آخری همه شاگرد خودم بوده‌ اند

عکس علیرضا نبی و سعید سهیلی

ازدواج

سال ۱۳۶۶ در ۱۹ سالگی توانست ازدواج کند و به قول خود وارد یک خانواده کاملا فرهنگی و اهل کرمانشاه شد که کورد زبان هم بودند

برای خانواده همسرم کتاب، شعر و مطالعه ارزش بود و برایشان مهم نبود من چی دارم و چی ندارم، می گفتند تو چقدر شعر خوب حفظ می کنی، چقدر خوب می نویسی و چقدر تو عالی هستی

این شد که مادر همسرم نیز سازنده شخصیت فرهنگی ام شد

به همین دلیل است به من می گویند دو شخصیت داری، یکی شخصیت مدیریتی و بیزینسی و یکی شخصیت فرهنگی است

از کارگاه تا کارخانه آرشیا

در سال ۱۳۸۳ وقتی ۳۶ سالم شد یک واحد کوچکی را اجاره و با ۱۵ نفر کار تهیه و توزیع محصولات «زیتون» را شروع کردم و کم کم به کارخانه تبدیل شدیم

تعداد این کارخانه ها حالا به ۳ تا رسیده و یک شرکت نیز در مینو دشت گلستان داریم که باغات را مدیریت می کند

نقطه واقعی شرط استخدامان این کارخانه ها داشتن سوء پیشینه هست، اغلب متقاضیان مجرمان و معتادان دیروز هستند یا زن های بی سرپرست می باشند

افزایش مالیات بخاطر خبر ۲۰:۳۰

اخبار ۲۰:۳۰ به کارخانه ما آمد و از فعالیت بچه ها گزارش تهیه کرد که بازتاب گسترده ای داشت، بعد از اینکه به اداره دارایی برای مالیاتم رفتم دیدم مالیات سه و نیم برابر شده است

وقتی علت را پرس و جو کردم به من گفتند وقتی تو به ۲۰:۳۰ می روی و چهره می شوی، باید هزینه اش را پرداخت کنی !

۱۸ هزار نفر در نوبت استخدام

کارخانجات آقای دکتر که حالا پر آوازه شده بیش از ۱۰۰۰ نفر نیروی مستقیم دارد و صدها خانم بصورت دور کاری در منزل برای فراورهای زیتون با آن همکاری می کنند

جالبه بدانید ۱۸ هزار نفر با شرایط سوء پیشینه در انتظار استخدام در این کارخانه ها هستند و تقریبا همه محصولات کارخانه به اروپا و آمریکا صادر می شود

سه گروه استخدامی ما

سه گروه را ما با «کاردرمانی» مورد حمایت قرار داده‌ ایم، گروه اول زندانیان جرائمی هستند که دوران محکومیت خود را گذرانده‌ اند

گروه دوم زنان سرپرست خانواده هستند که به علت‌ های مختلف شوهر خودشان را از دست داده‌ اند این افراد سرپرستی خانواده را برعهده دارند

گروه سوم ما معتادین بهبود یافته‌ اند که یک سال از پاکی‌ شان حتما باید گذشته باشد، البته گروه مدیران و فرهیختگان ما بر اساس امر خیر ایجاد شده مشارکت دارند

دل نوشته برای پسرش پیام

دلنوشته برای پسرش پیام: روزی که تو اومدی و دنیای شلوغی و شیطنت های زندگی من دوبرابر شد، جمعه ها همیشه پر از حس انتظاری شیرین و دوست داشتنیه و انتظاری که در جمعه ۲۶ آبان ۱۳۷۴ ساعت هشت صبح به حضور تو در جمع ما منجر شد یکی از لذت های شیرین و خاطره انگیز زندگی من بود

باید اعتراف کنم که نمی دونی چه کیفی میده وقتی نگات میکنم و خودم رو توی چهره تو دوباره میبینم …

عکس علیرضا نبی و پسرش

ماجرای خودکشی

دکتر علیرضا نبی در فروردین ۱۴۰۳ با حضور در برنامه محفل برای اولین بار به ذکر سبک زندگی فوق لاکچری و تجربه دو خودکشی خود در سال های گذشته کرد

از تشخیص مصلحت تا صدا و سیما

آقای نبی بعدها مدرک دکترای خود را از کشور مالزی دریافت کرد و حالا بجز کارآفرینی مشاغل دیگری هم دارد که به برخی از مهمترین آنها اشاره می کنیم

• عضو مشاوران ارشد مجمع تشخیص مصلحت نظام
• عضو هیئت علمی مرکز تحقیقات و مطالعات کاربردی فرماندهی انتظامی خراسان رضوی
• کارشناس و مجری برنامه های صدا و سیما
• مسئول کمیته آموزش انجمن جرم شناسی شرق کشور
• مدرس و مسئول بازرسی محتوای کارگاه های آموزشی استاندارد سازی رفتار پلیس
• مدرس دوره های آموزشی در دانشگاههای کشور
• موسس بنیاد خیریه دکتر نبی

برند آرشیا

برند «آرشیا» متعلق به کارخانه جات دکتر علیرضا نبی شامل محصولاتی چون: «روغن زیتون»، «زیتون شور»، «فرآورده های زیتون پرونده»، «انواع ترشی جات و شوریجات» می باشد که امروزه در تمام فروشگاه ها زنجیره ای قابل دسترس می باشد

• آدرس مشهد: فاز یک شهرک صنعتی، خیابان تلاش شمالی ۵/۴، پلاک ۲۵۸
• آدرس تهران: سی متر جی (شهید علی بختیاری)، پلاک ۶۵۶، واحد همکف
• آدرس گلستان: شهرستان مینو دشت، شهرک صنعتی مینو دشت

ایشان شماره ای، یا آدرسی برای پاسخگویی برای عموم مردم ندارند

بنیاد خیریه نبی

دکتر نبی در چند سال اخیر بنیاد خیریه ای به نام «خیریه نبی» راه اندازی کرده است که بخش زیادی از حمایت های انجام شده این بنیاد از طریق کمک های مردمی جمع آوری می شود